شعری که ناسروده ماند

شعری که ناسروده ماند

هنر و ادبیات متعهد فارسی (نقل با ذکر منبع بلامانع است)
شعری که ناسروده ماند

شعری که ناسروده ماند

هنر و ادبیات متعهد فارسی (نقل با ذکر منبع بلامانع است)

نوروز و کرونا

یکی از عزیزان این غزل را از خانم پیرایه یغمایی برایم فرستاد:

« نوروز بمانید که ایّام شمایید!

آغاز شمایید و سرانجام شمایید...

غزل را که خواندم، با الهام از مضمون زیبای آن، بالبداهه این ابیات در صحیفه ذهنم جای گرفت:


به به، چه به جا سفته غزل، خانم یغما

هورا به چنان هوش و زهی بینش والا

ایام شمائید و شمائید مبارک

وآن مهر جهانتاب شمائیدبه هرجا

خورشید شمائید بورزید اگر عشق

بی عشق اگر هست کسی، زنده مبادا

نو روز شوید ای همه خورشید و همه مهر

وز مهر بتابید به گلزار و به صحرا

گر شوخ بمانید و نگردید نو هر روز

گردید چو آب عفن اندر دل جو ها

آن گاه نه مهرید و نه ایام و نه عشقید

از چشم خرد نیز چو ویروس کوروونا


نوروز ۹۹ مبارک، و تهنیت باد!