شعری که ناسروده ماند

شعری که ناسروده ماند

هنر و ادبیات متعهد فارسی (نقل با ذکر منبع بلامانع است)
شعری که ناسروده ماند

شعری که ناسروده ماند

هنر و ادبیات متعهد فارسی (نقل با ذکر منبع بلامانع است)

خالق ام الفسادابلیس+

آلوده بود با تب نفرت سرشتشان
عبرت برای خلق جهان، سرنوشتشان

این قوم بد نهاد و پریشان بهمنی
بدتر شد از خزان؛ شب اردیبهشتشان

انگشت روی هر چه نهادند سنگ شد
لعنت به سنگ مسجد و دیر و کنشتشان

یک جای ذهن آینه سالم نمانده است
از بس که خورده بر سر آیینه خشتشان

حتی بهشت ملعبه ی دست شیخ شد
سوزاندمان شراره ی افکار زشتشان

در هر دوجا خوراک تن شعله ها شدیم 
آن وعده ی جهنم و این هم بهشتشان

ابلیس اگر چه خالق ام الفساد بود
در زمره ی سیاه خبائث، نوشتشان

زهرا وهاب (ساقی)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد