شعری که ناسروده ماند

شعری که ناسروده ماند

هنر و ادبیات متعهد فارسی (نقل با ذکر منبع بلامانع است)
شعری که ناسروده ماند

شعری که ناسروده ماند

هنر و ادبیات متعهد فارسی (نقل با ذکر منبع بلامانع است)

بلال... اذان نگو !

صداها در گلو مانده نفس ها حبس، 

مردم سخت مشغولند در بازار و کار و کرد، 

میان آسمان گوی بلورین شرار افشان، 

به مردم خیره گردیده، کی آخر دست می شویند ! 

از اقصای افق دیدند مردی لاغر اندام و سیه جرده، 

به سوی مسجد آدینه دارد تند می آید، 

که او را دخت پیغمبر چنین فرمود. 

فراز آمد به بام مسجد و در مأذنه فریاد خود سرداد: 


اللهُ اَکبَرُاللهُ اَکبَرُ

اللهُ اَکبَرُاللهُ اَکبَرُ


اَشهَدُاَن لااِلهَ الاَّ اللهُ

اَشهَدُاَن لااِلهَ الاَّ اللهُ


گواهی می دهم جز ذات "الله" نیست معبودی... 

و جز او را پرستیدن ندارد بر شما سودی... 


اَشهَدُاَنَّ مُحَمَّداًرَسُولُ اللهِ


خدای من! گواهی می دهم او را محمد را 
که او تنها رسول توست و اسوه مقتدای ما...
بلال هین بس کن آوای اذانت را بیا از مأذنه پائین 
چرا باید فرود آیم اذان در نیمه نافرجام می ماند
فرود آ ای بلال آخر نمی دانی مگر دخت محمد فاطمه غش کرد.....‌(1)



ایام بیتوته دختر پیامبر در بیت الاحزان را به شما فرزندان عزیز پروردگار و گوشواره عرش مجید و جمیع مسلمین تسلیت می گویم. 

-----------------------------------------------------------------------------

(1) محمد بن على بن حسین بن بابویه قمى، مشهور به ‏شیخ صدوق، (1413 هـ ق)، من ‏لایحضره ‏الفقیه، قم-انتشارات جامعه مدرسین، ج1، ص 297: باب الأذان و الإقامة و ثواب المؤذنین: 

907-  وَ رُوِیَ أَنَّهُ لَمَّا قُبِضَ النَّبِیُّ (ص) امْتَنَعَ بِلالٌ مِنَ الأَذَانِ وَ قَالَ لا أُؤَذِّنُ لأَحَدٍ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ إِنَّ فَاطِمَةَ (س) قَالَتْ ذَاتَ یَوْمٍ إِنِّی أَشْتَهِی أَنْ أَسْمَعَ صَوْتَ مُؤَذِّنِ أَبِی بِالأَذَانِ فَبَلَغَ ذَلِکَ بِلالاً فَأَخَذَ فِی الأَذَانِ فَلَمَّا قَالَ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ ذَکَرَتْ أَبَاهَا وَ أَیَّامَهُ فَلَمْ تَتَمَالَکْ مِنَ الْبُکَاءِ فَلَمَّا بَلَغَ إِلَى قَوْلِهِ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ شَهَقَتْ فَاطِمَةُ (س) شَهْقَةً وَ سَقَطَتْ لِوَجْهِهَا وَ غُشِیَ عَلَیْهَا فَقَالَ النَّاسُ لِبِلالٍ أَمْسِکْ یَا بِلالُ فَقَدْ فَارَقَتِ ابْنَةُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) الدُّنْیَا وَ ظَنُّوا أَنَّهَا قَدْ مَاتَتْ فَقَطَعَ أَذَانَهُ وَ لَمْ یُتِمَّهُ فَأَفَاقَتْ فَاطِمَةُ (س) وسَأَلَتْهُ أَنْ یُتِمَّ الأَذَانَ فَلَمْ یَفْعَلْ وَ قَالَ لَهَا یَا سَیِّدَةَ النِّسْوَانِ إِنِّی أَخْشَى عَلَیْکِ مِمَّا تُنْزِلِینَهُ بِنَفْسِکِ إِذَا سَمِعْتِ صَوْتِی بِالأَذَانِ فَأَعْفَتْهُ عَنْ ذَلِکَ. 

موکب خورشید

در هفته وحدت امت اسلام نعمات خفیه الهیه را به همگان تبریک می گویم.
باد مبارک چنین مولد خیرآفرین! 
     *          *          * 

دوش به چشم یقین معجزه دیدم چنین
نور تتق می کشید از فلک آخرین
مانده بدم در عجب در دل تاریک شب
مهر فروزنده چیست کامده سوی زمین؟
گاه سحر چون صدف لؤلؤ لالا شکفت
گوهری آمد پدید، مهر از او شرمگین
ختم رسل مصطفی (ص) مهر جهانتاب حق
منجی خلق جهان سر آمد مرسلین
سدره نشینان همه مست ز میلاد او
در قدمش جبرئیل ریخته عقد ثمین
چون شب دیجور بود دشت و دمن پیش از آن
خار در این باغ بود جای گل یاسمین
باد نمودی پریش گیسوی نخل کهن 
تو گویی از بن کند پایه طاق آبگین
خار و خس و هیمه بود نزهت باغ جهان
همچو خریف و شتا بود همی فرودین
لیک کنون دشت و کوه طعنه به بستان زند
از سمن و برگ گل گشته زمین عنبرین
جمله فراز و نشیب صاف و بلورین شده
هر قدمی چشمه ای صاف چو ماء معین
بر لب هر چشمه ای جمع شده گرگ و میش
نیش همه گشته نوش زهر همه انگبین
نک همه فصل سال بوی بهاران دهد
شب همه روز است و روز هست الی یوم دین
قطب شمال و جنوب بود اگر منجمد
بود اگر استوا گرم چو قعر سجین
بود اگر دره ای در دل آن  حفره ای
بود اگر کوه و بود قله بر آن چون نگین
بود  اگر بولهب بلال و عمار و عمرو
یک به نسب مهتر و یک به جسب کمترین
بود اگر گوشه ای جنگلی و بیشه ای
گوشه دیگر کویر نیست دگر آن و این
جمله به یک جلوه زان مهر دگرگون شدند
طوعا او کارها قد جعلوا مسلمین
کنگره ها چارده ریخت ز کاخ شهان
در شب میلاد آن ناجی مستضعفین
چهارده قرن شد تا که تجلی نمود
بار دگر پرتوش از دل ایران زمین
کوکب سعد از افق باز برآمد که هان
فجر حقیقت ز راه می رسد ای مؤمنین
مهر خمینی دمید در تن افسرده جان
بار دگر شد عیان هیمنه صالحین
حبل مودت کنون در کف اسلامیان
عشق مهیمن شده فاسترحوا آمنین
همچو زمان نبی (ص) کافه اهل صلاح
جمله برادر شدند در ره شرع مبین
مژده که میلاد نور هفته وحدت بود
مکرمت او شده سمبل عشق و یقین
شیعه و سنی بود فارس میدان حق
جبهه توحید را این دو یسار و یمین
فیض ربیعی چنین رشک بهاران بود
خاصه که خورشید را ماه شدی همنشین
جعفر صادق که بد عارف اسرار حق
عالمیان تا ابد ز خرمنش خوشه چین
دید پژوهنده چون موکب خورشید گفت
باد مبارک چنین مولد خیر آفرین
پائیز 1365 مشهد

بیگانه سوخت تا چه رسد آشنای تو

هشدار نسبت به خطر رخنه در سدّ ارزش های انقلاب اسلامی

چهل و یک روز پیش فقدان عنصری فرهنگی از دسته موسیقی پاپ را شاهد بودیم که خواننده نسل جوان بود. 

محبوبیت وی بی نظیر بود و از همهء قشرها در تشییع پیکر بی جان وی شرکت نمودند. ازدحام جمعیت شرکت کننده به اندازه ای بود که آمبولانس حامل پیکر وی نتوانست بموقع جسد وی را به قطعه هنرمندان بهشت زهرا برساند و در اثر هجوم جمعیت ناچار به بازگشت به سردخانه شد تا از ازدحام مردم کاسته شود چنان که مراسم تدفین در پاسی گذشته از شب، انجام گرفت. 

حادثه دلخراش فقدان این هنرمند محبوب القلوب خاص و عام و تشییع جنازه ویژه ای که از او به عمل آمد از جهاتی درخور تحلیل است و از دیدگاهی می توان آن را اجر معنویتی دانست که در مداحی اهل بیت از خانواده خود دریافت کرده بود. 

از منظر دیگر و با توجه به تیپ مایکل جاکسونی شماری از هواداران در میانه تشییع کنندگان می توان به دیدگاه دیگری رسید چنان که علاوه بر افراد موجه مزبور، انبوه چهره های بدحجاب نیز به چشم می آمدند. آنان که نماینده مکتب ولنگاری فرهنگی هستند، و روابط آزاد، و داشتن دوست دختر و دوست پسر در منظومهء فکری شان ارزش به شمار می آید.[1]

لازم به ذکر است که پوشش مذهبی مراسم تدفین و چهلم این هنرمند که خود از تبار مذهبی و حتی مداح اهل بیت (ع) بوده است، نسل بیگانه با ارزش های انقلاب اسلامی را در نیات خود ناکام گذاشت.[2] 

وکوتاه سخن این که فقدان این عناصر محبوب برای نسل نوجوان و جوان بسیار گران است چنان که وجود این عناصر نیز آسان بدست نیامده؛ هم از این روی سوگ وی را پس از خانوادهء او به جامعه هنری ایران بلکه فارسی زبان منطقه تسلیت می گویم و همنوا با شاعر و مداح گران قدر جناب سازگار متخلص به میثم زمزمه می کنیم: 

از داغ تو که بر جگر عالمی نشست 

بیگانه سوخت تا چه رسد آشنای تو

به امید آن که بتوانیم ارزش های انسانی خویش را پاس بداریم و آنان را در مقابله با آسیب های اجتماعی محافظت کنیم، یادش را گرامی می داریم!
============================================================

[1] . ر.ک. سایت جوان ایرانی http://www.irjavan.com با تیتر: عکس هایی از حاشیه های تشییع جنازه ی مرتضی پاشایی با حضور بازیگران معروف سینما.

[2] .  پدر مرحوم پاشایی با اشاره به سوء استفاده برخی افراد افزود:عده ای که در این شرایط سعی دارند سوءاستفاده کرده و پسر من را بدنام کنند می گویم: نکنید. خواهش می کنم بگذارید روح مرتضی در آرامش باشد. وی با بیان اینکه تمام خانواده ما مداح بوده ایم،ادامه داد:مرتضی از کودکی عاشق اسلام بود و روزی که در بیمارستان بستری شد قرار بود به کربلا برود اما نشد.

 پدر مرحوم پاشایی تصریح کرد:شما را به نمازهای شبی که مرتضی پسرم می خواند؛ قسم می دهم که با سوء استفاده نام پسرم را لکه دار نکنید و روحش را عذاب ندهید. ر.ک. سایت:  http://www.niksalehi.com/oghat/archives/222128.php و http://www.persianv.com/preview/267268.php