شعری که ناسروده ماند

شعری که ناسروده ماند

هنر و ادبیات متعهد فارسی (نقل با ذکر منبع بلامانع است)
شعری که ناسروده ماند

شعری که ناسروده ماند

هنر و ادبیات متعهد فارسی (نقل با ذکر منبع بلامانع است)

خار و گل

خار و گل هرچند در ظاهر دو دشمن مینمود

نیک چون دیدم گل و خار هر دو از یک بوته بود

خار یار و حافظ گل بود و ضد گل ستان

در حقیقت بودنش بر شوکت گل میفزود.

بداهه ۱۳۹۸/۱۰/۸ م. ح. پژوهنده


این رباعی را بداهه در پاسخ جناب افصح المتکلمین و المترسلین جواد نعیمی طاب دکانه و سراه انشاد نمودم، که گفته بود:


غنچه و خار 

خوشا به حال غنچه ای 

که با کمال سادگی 

 و با طراوتی شگرف 

در جوار خار، رشد می کند

و با دلی ظریف و پاک 

 جفای خار را به جان خویش می خرد! 

 چرا که دوست دارد او 

 برای هر تنی 

صفای دیده و دلی  به ارمغان بیاورد! 

شکفته باد غنچه ای

 که یار دیده و دل است!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد