و قلب من چمدانیست رنگو رو رفته
که سالهاست پی تو به جستوجو رفته
تو را ندیده و مثل علامت پرسش
همیشه آخر سر در خودش فرو رفته
و قلب من شاید یک پرندهی مسی است
تو آفریدهایاش با دو بال تو رفته
چه فرق میکند اصلاً پرنده یا چمدان؟
چه فرق میکند اینها کدام سو رفته؟
برای من «نرسیدن» همیشه خوبتر است
به محض آمدنم گفتهاند: او رفته...
(کبری.موسوی قهفرخی)